بیشتر از یک دههی پیش بود که دو تن از پژوهشگران فعال در حوزهی محیط زیست، سیاستهای اقلیمی دولتها را تنها نوعی «مزایدهی وعدهها» میان سیاستمداران توصیف کردند؛ وعدههایی غیرقابل دسترس برای کاهش حجم انتشار کربن که سیاستمداران با هدف پیشبرد اهداف سیاسی خود بهکار میگیرند. اگر همین رقابت تازهی نامزدهای ریاست جمهوری ایالات متحدهی […]
بیشتر از یک دههی پیش بود که دو تن از پژوهشگران فعال در حوزهی محیط زیست، سیاستهای اقلیمی دولتها را تنها نوعی «مزایدهی وعدهها» میان سیاستمداران توصیف کردند؛ وعدههایی غیرقابل دسترس برای کاهش حجم انتشار کربن که سیاستمداران با هدف پیشبرد اهداف سیاسی خود بهکار میگیرند. اگر همین رقابت تازهی نامزدهای ریاست جمهوری ایالات متحدهی آمریکا را برای سال ۲۰۲۰ در نظر بگیرید، میبینید که برخی از نامزدهای حزب دموکرات از جمله جو بایدن اهدافی نظیر دستیابی به انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ را وعده میدهند. در آن سو، نامزد دیگر این حزب، اندرو یانگ همین وعده را برای سال ۲۰۴۹ داده و در نهایت نیز کوری بوکر با وعدهی سال ۲۰۴۵، روی دست همهی آنها زده است. در این میان، برنی سندرز نیز از این قافله عقب نمانده؛ او میگوید درصورت رسیدن به قدرت، میزان انتشار کربن را تا سال ۲۰۳۰ بهمیزان ۷۱ درصد کاهش خواهد داد.
یکی از دلایلی که ما شاهد ظهور این مزایدهی وعدهها در دنیای سیاست هستیم، به این واقعیت برمیگردد که گرچه ارائهی اهداف و برنامهی زمانی کاهش انتشار امری ساده بهنظر میآید؛ ولی درک واقعی آنها، مقولهای بسیار دشوار است. در اینجا قصد داریم از زبان راگر پیلک، نویسنده و تحلیلگر مسائل حوزهی انرژی در مجلهی خبری فوربز برایتان نقل کنیم که دستیابی به هدفی مانند انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ دقیقا به چه معنا است و تحقق آن، به چه میزان نرخ رشد در انرژیهای پاک و متعاقبا نرخ مستهلکسازی در زیرساختهای فسیلی فعلی نیاز خواهد داشت.
برای انجام این تحلیل به گزارش بازبینی آماری شرکت نفتی BP بریتانیا درمورد انرژی جهان استناد شده است. این گزارش دادههای ملی و بینالمللی مصرف سوختهای فسیلی را در واحد معادل میلیون تن نفت ارائه کرده است. بهعنوان مثال، وقتی گفته میشود در سال ۲۰۱۸ جهان انرژی معادل ۱۱۷۴۳ میلیون تن نفت مصرف کرده است، منظور مصرف سوخت فسیلی در همهی اشکال آن شامل زغالسنگ، نفت، گاز طبیعی، بنزین و نظایر آن خواهد بود. بنابر این گزارش، مصرف این حجم از سوختهای فسیلی در سال ۲۰۱۸ باعث انتشار ۳۳/۷ میلیارد تن دیاکسید کربن شده است. برای آنکه بتوان این حجم از انتشار را به صفر رساند، باید بتوانیم فکری به حال جایگزینی میزان انرژی معادل ۱۲ هزار میلیون تن نفت کنیم که انتظار میرود تا پایان سال ۲۰۱۹ به مصرف برسد (البته باید در نظر بگیرید که در این تحلیلها از فناوریهای انتشار منفی کربن بهخاطر عدم وجود راهکار عملی در حال حاضر، فاکتور گرفته شده است).
واقعیت دوم این است که ما تا فرارسیدن اول ژانویهی سال ۲۰۵۰ ، تنها ۱۱۰۵۱ روز زمان پیش رو داریم. پس برای آنکه بتوانیم تا سال ۲۰۵۰ میزان انتشار کل کربن را در جهان به صفر برسانیم، باید روزانه انرژی معادل با بیش از یک میلیون تن نفت را از طریق منابع غیرآلاینده و بدون کربن جایگرین کنیم. این بهمعنای از رده خارج کردن انرژی معادل با بیش از یک میلیون تن نفت از چرخهی صنایع انرژی فسیلی جهان در هر روز است.
واقعیت بعدی که باید در نظر آوریم، نرخ افزایش مصرف انرژی در دهههای آینده است. آژانس بینالمللی انرژی هماکنون پیشبینی میکند که میزان مصرف جهانی انرژی تا سال ۲۰۴۰ بهطور متوسط ۱/۲۵ درصد در هر سال رشد خواهد کرد. این میزان رشد انرژی بدان معنی است که تا سال ۲۰۵۰ احتمالا به انرژی معادل با ۵۸۰۰ میلیون تن نفت اضافی نیاز خواهیم داشت؛ یعنی چیزی معادل ۰/۵ میلیون تن نفت اضافی در هر روز. با احتساب تمامی این موارد برای رسیدن به نرخ انتشار صفر تا سال ۲۰۵۰ باید روزانه انرژی معادل ۱/۶ میلیون تن نفت را جایگزین کنیم.
درک مفهوم یک میلیون تن نفت از جمله مواردی است که شاید برایتان چندان ملموس نباشد. برای کمک به درک این موضوع، اجازه دهید این واحد را بهشکل قابلدرکتری تبدیل کنیم. در اینجا، ما میزان تولید یک نیروگاه اتمی جهان بهنام Turkey Point واقع در هومستد، ایالات فلوریدای آمریکا (با ظرفیت اسمی ۱۳۸۶ مگاوات) را ملاک قرار میدهیم. این نیروگاه عظیم برای تولید میزان انرژی معادل یک میلیون تن نفت، به تقریبا یک سال زمان نیاز دارد.
حال روش انجام محاسبات سادهتر شد: برای رسیدن به نرخ انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰، جهان باید در هر دو روز، معادل ۳ نیروگاه اتمی مشابه با Turkey Point را احداث کند و این کار را باید از همین امروز آغاز کرده و تا سال ۲۰۵۰ ادامه دهد. پر واضح است که در این مدت باید تقریبا هر روز، یک نیروگاه سوخت فسیلی با ظرفیت معادل Turkey Point از رده خارج شود و این روال نیز باید از امروز تا سال ۲۰۵۰ تداوم یابد. ممکن است برخی افراد نیروگاه اتمی را معیار مناسبی برای انرژیهای پاک تلقی نکنند. پس اجازه دهید انرژی بادی را ملاک محاسبات قرار دهیم. برای رسیدن به میزان انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰، باید بهصورت روزانه حدود ۱۵۰۰ توربین بادی ۲/۵ مگاوواتی را در مساحتی معادل ۷۸ هزار هکتار زمین راهاندازی کنیم و این کار را باید از امروز تا سال ۲۰۵۰ بیوقفه ادامه دهیم. نمودار زیر بهتر میتواند ابعاد چنین چالشی را نشان دهد.
ابعاد چالش جهانی موجود بر سر رسیدن به هدف انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰
البته در این تحلیل، تنها به ابعاد کار پرداختهایم و اشارهای به چالشهای فنی احداث چنین نیروگاههایی اشاره نشده است. همچنین این موضوع نادیده انگاشته شده که سوختهای فسیلی، مادهی اولیهی تولید بسیاری از محصولات محوری در اقتصاد جهان هستند و حذف چنین محصولاتی هرگز بهسادگی خاموشکردن یک نیروگاه و وارد مدار کردن نیروگاه دیگر نیست.
اگر بخواهیم چنین محاسباتی را برای تنها یک کشور صنعتی مانند ایالات متحده (با مصرف انرژی معادل ۱۹۰۰ میلیون تن نفت در سال ۲۰۱۸) پیادهسازی کنیم، باز به این نتیجه خواهیم رسید که دستیابی به نقطههدف انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰، بهمعنای احداث یک نیروگاه جدید اتمی در هر ۶ روز است (با فرض اینکه میزان افزایش مصرف انرژی کشور را طی ۳۰ سال آینده لحاظ نکنیم).
حال اگر بخواهیم نقطههدف خود را در سال ۲۰۳۰ درنظر بگیریم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ با احتساب تعداد روز ۳۷۴۶ باقیمانده تا این موعد، جهان نیاز به احداث دستکم چهار نیروگاه اتمی جدید در هر روز خواهد داشت. این محاسبات برای کشوری مانند ایالات متحده معادل یک نیروگاه در هر روز خواهد بود. علاوهبر ملاحظات فنی، موارد دیگری نیز هستند که در محاسبات ما مؤثر خواهند بود. این موارد میتوانند شامل ظرفیت تولید فناوریهای جدید، افزایش بازدهی مصرف انرژی و تغییرات شدت مصرف انرژی در اقتصاد جهان باشند.
البته بدیهی است که ما بهدلایلی تاریخی هنوز هم توانایی درک این اعداد و ارقام را نداریم. ابعاد چنین چالشی (صرفنظر از اینکه کموکیف فرضیات اولیهی ما چگونه باشد) بهطرز حیرتانگیزی سرسامآور است.
جهان ما همچنان با شتاب بسیار از نقطههدف انتشار کربن صفر دور و دورتر میشود. براساس گزارش BP، تنها در سال ۲۰۱۸، میزان مصرف انرژی فسیلی جهان معادل ۲۸۰ میلیون تن نفت افزایش یافته و این میزان برای انرژیهای پاک (بدون کربن) معادل ۱۰۶ میلیونتن نفت بوده است. برای رسیدن به نقطههدف خود در سال ۲۰۵۰ باید تمامی این تقریبا ۴۰۰ میلیون تن نفت اضافی با منابع پاک جایگزین شود و بهعلاوه، باید فکری به حال جایگزینی مابقی آن ۴۰۰ میلیون تن نفت مصرفی حال حاضر خود از منابع فسیلی کرد. با یک حساب سرانگشتی، نرخ نصب و راهاندازی منابع پاک ما باید تا ۸۰۰ درصد افزایش یابد.
اما دچار توهم نشوید. اعداد و ارقام اخیر اصلا نشانههای خوبی نیستند. آمار در حقیقت به ما میگویند که جهان ما حتی در مسیر حرکت بهسوی نقطههدف انتشار صفر نیست؛ بالعکس، ما در حال حرکت در جهت مخالف آن هستیم. با وعده و وعید نمیتوان میزان انتشار کربن را در جهان کاهش داد. برای رسیدن به هدف ما نیاز به فناوری (و البته تحول در سیستم اقتصادی جهان) داریم.
آیا واقعا میتوان تا سال ۲۰۵۰ به انتشار کربن صفر رسید؟ ابعاد چالش پیشرو فراتر از تصور است؛ ولی این باعث نمیشود که رسیدن به هدف، غیرممکن باشد. آنچه که دسترسی به این هدف را غیرممکن میکند، ناتوانی ما در درک دقیق ابعاد این چالش و البته نبود پیشنهاد سیاسی متناسب با آن است.
پس شاید بهتر باشد اگر با چنین مزایداتی از وعده و وعید در جریان مبارزات انتخاباتی مواجه شدید، بهجای تمرکز صرف روی نقطههدف، بیشتر درمورد سازوکار پیادهسازی و منطق اجرای آنها تحقیق کنید. یک محاسبهی سرانگشتی انجام دهید و بعد درمورد صحت این ادعاها تصمیم بگیرید.