آیا دچار مشکلات خانوادگی و زناشویی شده اید؟ با فضای گیج کننده امروز، زوج ها و خانواده ها اغلب استرس بالایی را تجربه می کنند. در نتیجه، تنش و درگیری باعث ایجاد مشکل در برقراری ارتباط می شود. راه حل هایی که قبلا به کار گرفته شده است، به نظر می رسد که اکنون کارسازی […]
آیا دچار مشکلات خانوادگی و زناشویی شده اید؟ با فضای گیج کننده امروز، زوج ها و خانواده ها اغلب استرس بالایی را تجربه می کنند. در نتیجه، تنش و درگیری باعث ایجاد مشکل در برقراری ارتباط می شود. راه حل هایی که قبلا به کار گرفته شده است، به نظر می رسد که اکنون کارسازی ندارند. وقتی که خانواده ها سطح بالایی از استرس را تجربه می کنند، کودکان اغلب در مدرسه مشکلاتی را به وجود می آورند یا به طرز نامناسبی رفتار می کنند. در این مقاله از بخش روانشناسی به بررسی مشکلات خانوادگی و زناشویی می پردازیم.
زوج ها، صرف نظر از سبک زندگیشان، طیف گسترده ای از فشارها و چالش ها را تجربه می کنند_کسب درآمد، سروکار داشتن با چندین خانواده، بزرگ کردن فرزندان و همچنین مقابله با ضرر و تغییر. تاثیر این مشکلات بر روی یک رابطه بسیار زیاد است و مدیریت کردن آن بدون کمک بسیار دشوار می باشد. اگر شما یا خانوادتان هر کدام از مشکلات یا موقعیت های زیر را تجربه می کنید، کمک حرفه ای می تواند مفید باشد:
مشکلات خانوادگی و زناشویی می تواند باعث ایجاد مشکلات قبال توجهی در محل کار، در مدرسه و در روابط با دیگران شود. وقتی که سطح استرس غیر قابل کنترل باشد، خانواده ها ممکن است برای یافتن راه های خلاقانه تر برای رفع چالش های روزمره یا کنار آمدن با بحران، به کمک نیاز داشته باشند. اگر شما یا خانوداتان هر کدام از مشکلات و موقعیت های زیر را تجربه کرده اید، کمک حرفه ای می تواند مفید باشد:
روانشناسان با برنامه درمانی خانوادگی و زناشویی به خانواده ها و زوجین کمک می کنند تا چالش های روزانه خود را برطرف کنند و از طریق ارزیابی، درمان فردی و خانوادگی، آموزش و حمایت با مشکلات روبرو شوند. رویکرد ما مشکل محوری است و بر راه حل ها تاکید دارد نه بر روی سرزنش. ما به زوجین و خانواده ها کمک می کنیم تا روش های عملی برای مقابله با یکدیگر را گسترش دهند تا بتوانند به روش های جدیدی عمل کنند.
حل کردن مشکلات خانوادگی و زناشویی لازم نیست سال ها طول بکشد. رویکرد مشکل محوری ما معمولا در 6 تا 12 هفته نتایجی را حاصل می کند (میانگین مدت درمان 10 هفته است.)
درمان با یک ارزیابی عمیق آغاز می شود. اطلاعاتی از هر کدام از اعضای زوجین و خانواده جمع آوری می شود- درمانگران سوالاتی را می پرسند تا ببینند که اعضای خانواده مشکل را چگونه مشاهده می کنند، هم چنین از زمان شروع مشکل و چگونگی رسیدگی به مشکل تا به امروز نیز سوال می کنند. سوابق خانوادگی، سابقه پزشکی و سایر اطلاعات دربارهی هر فرد نیز مورد بحث قرار خواهد گرفت.
به عنوان بخشی از ارزیابی، درمانگر رویکرد درمان را پیشنهاد می کند. با همدیگر، درمانگر و زوجین یا خانواده روش های جدیدی از برقراری ارتباط و حل کردن مشکلات را گسترش می دهند. رویکرد ما می تواند به زوجین و خانواده ها کمک کند تا به سطح رضایت بخش عملکردشان برگردنند. همه رابطه ها و خانواده ها دوران سختی را پشت سر می گذارند. تجربه مشکلات موقتی و درگیری در روابط شخصی امری طبیعی است. با این حال، گاهی اوقات این مشکلات می توانند بسیار زیاد شوند.
اغلب خانواده ها مهمترین افراد برای شما هستند و مشکلات در روابط بسیار ناراحت کننده است و منجر به موارد زیر می شود:
کارهایی که می توانید در صورت بروز مشکلات خانوادگی یا زناشویی خود انجام دهید
آیا به جایی رسیده اید که سوال می کنید ممکن است رابطه شما به کجا برسد، یا آیا اوضاع تغییر می کند و شما مطمئن نیستید چگونه روابطتان را به حالت قبلی برگردانید؟ طبیعی است که با گذشت زمان، روابط تغییر کند اما روابط خیلی راحت در حالت نارضایتی فرو می روند و اعضای رابطه شروع می کنند تا همدیگر را ببخشند. داشتن فرزند می تواند فشار زیادی به روابط وارد کند مخصوصا وقتی این امر موجب شود که زمان محدودتری را با همسرتان بگذرانید. این باعث می شود که شما زامان و کارهای خود را سازماندهی و نظم دهید تا اطمینان حاصل کنید که این اتفاق می افتد. این آسان است که در هر رابطه ای مسائل و اوضاع کمی راحت گرفته شود اما این مهم است که تلاش کنید برای شریکتان وقت بگذارید و رابطهتان را زنده نگه دارید.
ارتباط در هر رابطه ای مهم است- اگر شما احساس بی توجهی می کنید، بسیار ساده است که نیاز به صحبت کردن با شریکتان دارید. تلاش کنید و زمانی را برای گذراندن در کنار هم ترتیب دهید. این امر به این معنی است که کارهایتان را نظم و سازمان دهید، بچه ها را یک شب زودتر به رختخواب ببرید و سپس این کار را انجام دهید.
تدارک یک شام خوب با شمع می تواند یک محیط خاص برای کنارهم بودن را فراهم کند. به عنوان والدین صدا کردن مامان یا بابا از طرف فرزندانتان می تواند این کار را سخت کند اما انجام این کار هر از گاهی مهم است. به آسانی می توانید در نقش والدینی خود گرفتار شوید و هویت شخصی خود را فراموش کنید.
این یک آزادی و اختیار است و شما می توانید یک پرستار بچه تهیه کنید و چرا که نه لباس پوشید، کفش های پاشنه بلند خود را پا کنید و احساس کنید دختر شده اید و بیرون بروید و از همراهی با هم لذت ببرید.
فشار اضافه بر امور مالی و اداره خانه می تواند عوارضی برای یک رابطه داشته باشد، اما اگر اوضاع به جایی رسیده باشد که شما این سوال را بپرسید که آیا هنوز می خواهید باهم باشید یا نه، چه می شود؟ روابط متلاشی می شود و اگر شما احساس می کنید که نجات رابطه تان غیر ممکن است، شاید ارزش فکر کردن در مورد حمایت حرفه ای را داشته باشد.
جستجو در راه هایی مانند مشاوره یا کارگاه آموزشی می تواند کمک کننده باشد، اگر هر دوی شما تصمیم گرفته اید که به رابطهتان پایان دهید و دارای فرزند هستید ارزش این را دارد که در کنار هم بنشینید و تلاش کنید که بهترین تصمیمی که می توانید فرزندانتان را باهم حمایت کنید، بگیرید.
بسیاری از والدین تاثیر روابط بزرگسالی خود را بر فرزندانشان می دانند و با ما در مورد این موارد تماس می گیرند. به نظر می رسد که افرادی که به دنبال درخواست کمک به کودکان و فرزند پروری هستند نسبت به درخواست کمک به روابط زوجین بیشتر است.
این بسیار معمول است که رفتار کودکان در هنگام ناامنی بدتر شود زیرا آن ها می بینند و احساس می کنند که اوضاع بین والدینشان خوب پیش نمی رود و کودکان کوچکتر احساس مسئولیت می کنند. ارائه اطمینان به آن ها در مورد اینکه چقدر عاشقشان هستند و اینکه به هیچ وجه مقصر این موضوع نیستند می تواند واقعا اطمینان بخش باشد.
حتما برای حل مشکلات خانوادگی و زناشویی تان به مشاور مراجعه کنید. مشاوره مراقبت از ازدواج برای کسی است که احساس می کند می تواند از پشتیبانی اختصاصی و حرفه ای برخوردار شود. مهم نیست که در چه مرحله ای هستید- تازه رابطه را شروع کرده اید تا سال ها است که کنار هم هستید- به این فکر هستید که از این رابطه خارج شوید و وارد رابطه دیگری شوید، ما در تمام شرایط به شما کمک می کنیم.
بسیاری از والدین تاثیر مشکلات روابط بزرگسالی خود را بر نحوه والدین و هم چنین به طور مستقیم بر فرزندانشان را می دانند و با ما در مورد این موارد تماس می گیرند. به نظر می رسد که افرادی که به دنبال درخواست کمک به کودکان و فرزند پروری هستند نسبت به درخواست کمک به روابط زوجین بیشتر است. یک به اضافه یک سایتی مفید درباره روابط است.
این بسیار معمول است که رفتار کودکان در هنگام ناامنی بدتر شود زیرا آن ها می بینند و احساس می کنند که اوضاع بین والدینشان خوب پیش نمی رود و کودکان کوچکتر احساس مسئولیت می کنند. گروه ها و کارگاه های آموزشی این فرصت را به شما می دهند تا تجربیات خود را با والدین دیگر به اشتراک بگذارید و ایده های تازه ای را در مورد چگونگی کمک به شما و فرزندانتان به دست بیاورید.
به راحتی می توان گفت که در همه روابط مشکل وجود دارد. روابط خانوادگی نیز از این قاعده مستثنی نیست. بسیاری از مشکلات خانوادگی و زناشویی بالافاصله برطرف می شود، برخی به زمان بیشتری نیاز دارد. مواقعی اتفاق می افتد که روابط خانوادگی و زناشویی به الگوی روابط منفی و مخرب تبدیل می شود.
هرکسی ممکن است شرایطی داشته باشد که با زندگی او و زندگی اعضای خانواده مداخله کند، بنابراین از خانواده درمانی بهره مند می شود. معمولا هر چه عملکرد خانواده بهتر باشد، سطح استرس برای فرد پایین تر است و به این ترتیب کمتر دچار مشکلات روانی می شود. خانواده درمانی در درمان بسیاری از انواع مختلف خانواده ها در شرایط مختلف با موفق بوده است. نمونه هایی از مشکلات که خانواده درمانی برای حل آن کمک کننده است عبارت است از:
خانواده درمانی قبل از شروع مشکلات نیز می تواند مفید باشد. برخی از خانواده ها زمانی که تغییرات زیادی در زندگیشان به وجود می آید، به دنبال این نوع درمان می روند. برخی از نمونه ها در حال انتقال به یک حوزه جدید هستند، کودکانی که با خانواده طلاق سروکار دارند یا زمانی که دو خانواده به همدیگر می پیوندند.
در هنگام مشکلات خانوادگی و زناشویی ، برخی از والدین سوالاتی را مطرح می کنند مانند ” آیا باید بخاطر بچه ها در کنار هم بمانیم؟ ” بعضی والدین طلاق را تنها گزینه برای خودشان می دانند. در حالی که همه والدین ممکن است نگرانی های زیادی داشته باشند-از آینده زندگی خود گرفته تا عدم اطمینان از وضعیت حضانت- آن ها ممکن است بیشتر نگران این باشند که چگونه فرزندان با طلاق برخورد می کنند.
بنابراین اثرات روان شناختی طلاق بر فرزندان چیست؟ این به عواملی بستگی دارد. درحالی که طلاق برای همه بچه ها استرس زا است، بعضی از کودکان سریعتر از بقیه به حالت اولیه بر می گردند. خبر خوب این است که والدین می توانند قدمی برای کاهش اثرات روان شناختی طلاق برکودکان بردارند. چند استراتژی حمایت والدین می تواند با روش های زیادی به کودکان که بخاطر طلاق دچار تغییر می شوند، کمک کند.
همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، تحقیقات نشان داده است که کودکان در طول یک سال یا دو سال بعد از طلاق بیشترین مبارزه و تلاش را می کنند. کودکان احتمالا پریشانی، عصبانیت، نگرانی و بی اعتقادی را تجربه می کنند. اما به نظر می رسد بسیاری از کودکان برعکس عمل می کنند. آن ها در کارهای روزمره خود تغییر ایجاد می کنند و با شرایط زندگیشان راحت تر رشد می کنند. با این حال، به نظر می رسد برخی هرگز به حالت عادی بر نمی گردند. درصد کمی از کودکان ممکن است بعد از طلاق مشکلات مداوم- مادام العمر را تجربه کنند.
طلاق آشفتگی عاطفی را برای کل خانواده ایجاد می کند اما برای کودکان، اوضاع می تواند کاملا ترسناک، گیج کننده و ناامید کننده باشد:
طلاق معمولا به این معنا است که کودکان تماس روزانه خود را با یکی از والدین از دست می دهند- بیشتر اغلب پدران است. کاهش تماس بر پیوند والدین و فرزند تاثیر می گذارد و طبق مقاله ای که در سال 2014 منتشر شد، محققان دریافتند که بسیاری از کودکان بعد از طلاق نسبت به پدران خود احساس نزدیکی کمتری می کنند. طلاق همچنین بر روابط کودک با والدین متولی نیز تاثیر می گذارد- بیشتر مادران است.
مراقبان اولیه معمولا سطح بالاتری از استرس را در ارتباط با والدین مجرد گزارش می دهند. مقاله ای که در سال 2013 منتشر شد نشان می دهد که مادران بعد از طلاق معمولا کمتر حمایت می شوند و کمتر محبت می کنند. به علاوه، نظم و انضباط آن ها ثبات کمی دارد و از تاثیر کمتری برخوردار است. برای بعضی کودکان، جدایی والدین سخت ترین بخش نیست.
در عوض، عوامل استرس زا هستند که طلاق را سخت و مشکل می کند. تغییر مدارس، نقل مکان به خانه جدید و زندگی با یک والد مجرد که کمی احساس سرخوردگی می کند، تنها چند عامل استرس زا است که طلاق را دشوار می کند. مشکلات مالی نیز به دنبال طلاق متداول است. بسیاری از خانواده ها به خانه کوچکتر نقل مکان می کنند و محله خود را تغییر می دهند و معمولا منابع مادی کمتری دارند.
با توجه به مرکز تحقیقات پیو، حدود 40درصد از ازدواج های جدید در ایالات متحده در سال 2013 شامل همسرانی بوده که قبلا ازدواج کرده اند و در 20 درصد از ازدواج های جدید هر دو زن و شوهر قبلا ازدواج کرده بودند. این بدان معنی است که بسیاری از کودکان تحولات مداوم در پویایی خانواده خود را تحمل می کنند. اضافه شدن یک پدر یا مادر خوانده و چندین خواهر یا برادر خوانده می تواند یکی از تغییرات بزرگ باشد.
اغلب والدین دوباره ازدواج می کنند، این بدان معنی است که تغییرات زیادی برای بچه ها ایجاد می شود. میزان عدم موفقیت ازدواج های دوم بالاتر از ازدواج های اول است. بنابراین بسیاری از کودکان چندین جدایی و طلاق را در طی سال ها تجربه می کنند.
طلاق مشکلات سلامت روحی و روانی را در کودکان و نوجوانان افزایش می دهد. صرف نظر از سن، جنسیت و فرهنگ، کودکان خانواده طلاق، مشکلات روان شناختی بیشتری را تجربه می کنند. طلاق ممکن است باعث ایجاد اختلال سازگاری در کودکان شود که طی چند ماه برطرف می شود. اما مطالعات نشان داده است که میزان افسردگی و اضطراب در کودکان خانواده طلاق بیشتر است.
کودکان خانواده طلاق ممکن است مشکلات بیرونی بیشتری مانند اختلالات رفتاری، بزهکاری و رفتارهای تکانشی را نسبت به کودکان با دو والد تجربه کنند. علاوه بر افزایش مشکلات رفتاری، کودکان ممکن است بعد از طلاق درگیری بیشتری با همسالان خود داشته باشند.
کودکان خانواده طلاق از لحاظ دانشگاهی عملکرد خوبی ندارند. با این حال، مطالعه ای که در سال 2019 منتشر شده نشان داده است که کودکانی که طلاق والدینشان غیر منتظره باشد، با مدرسه دچار مشکل می شوند. درحالی که برای فرزندان خانواده هایی که طلاق آن ها احتمالی است نتیجه مشابهی ندارد.
نوجوانان خانواده طلاق درگیر رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد مخدر و فعالیت های جنسی زودهنگام می شوند. در ایالات متحده، نوجوانان خانواده طلاق در سن کم الکل می نوشند و نسبت به همسالان خود میزان بالاتری از الکل، ماری جوانا، دخانیات و مواد مخدر را مصرف می کنند. طبق مطالعه ای که در سال 2010 انجام شد، نوجوانانی که در هنگام طلاق والدینشان، 5 ساله یا کوچکتر هستند، در معرض خطر جدی برای فعال شدن فعالیت جنسی در سن 16 سالگی قرار می گیرند. جدایی از پدر نیز با تعداد بیشتری از شریک های جنسی در سن نوجوانی همراه است.
نوجوانانی که در دوران کودکی طلاق را تجربه کرده اند، ممکن است مشکلات ارتباطی بیشتری داشته باشند. میزان طلاق برای افرادی که خانواده آن ها طلاق گرفته اند بیشتر است. والدین نقش مهمی در چگونگی سازگاری کودکان با طلاق دارند.
در اینجا چند راهکار وجود دارد که می تواند تاثیر روانی طلاق بر کودکان را کاهش دهد:
نشان داده شده است درگیری بین والدین منجر به افزایش پریشانی کودک می شود. خصومت بیش از حد مانند فریاد زدن و تهدید کردن به مشکلات رفتاری در کودکان مرتبط می شود. اما تنش جزئی نیز پریشانی کودک را افزایش می دهد. اگر شما با همسر یا همسر سابقتان در کشمکش هستید، به دنبال کمک حرفه ای باشید.
پرسیدن از کودکان که کدام یکی از والدینش را دوست دارد یا اینکه پیام هایی را به کودک بگویید تا به عضو دیگر خانوادش برساند، درست نیست. کودکانی که خود را وسط گرفتاری و دعوا می بینند افسردگی و اضطراب را تجربه می کنند.
ارتباط مثبت، گرمی والدین و کاهش سطح درگیری ممکن است کودک را در تطبیق بهتر با طلاق کمک کند. ارتباط سالم فرزند-والدین نشان داده است که به فرزندان کمک می کند تا عزت نفس بالاتر و عملکرد تحصیلی بهتری را در پی طلاق داشته باشند.
قوانینی متناسب با سن تنظیم کنید و در صورت لزوم عواقب آن را دنبال کنید. مطالعه منتشر شده در سال 2011 نشان داده است نظم و انضباط موثر بعد از طلاق بزهکاری را کاهش می دهد و عملکرد تحصیلی را تقویت می کند.
هنگامی که والدین به آنچه نوجوانان انجام می دهند و اینکه با چه کسانی وقتشان را سپری می کنند، توجه دارند در طی طلاق احتمال بروز مشکلات رفتاری را کاهش می دهد. این به معنی کاهش احتمال استفاده از مواد و مشکلات تحصیلی کمتر است.
کودکانی که به توانایی خود برای مقابله با تغییرات شک می کنند و افرادی که خود را قربانی های درمانده می دانند، بیشتر دچار مشکلات روحی می شوند. به فرزند خود بیاموزید که اگرچه برخورد با طلاق سخت است، اما او توانایی ذهنی برای رسیدگی به آن را دارد.
کودکان دارای استراتژی های مقابله ای فعال، مانند مهارت حل مشکل و بازسازی شناختی، با طلاق بهتر سازگاری برقرار می کنند. به فرزندتان یاد بدهید که چگونه فکر، احساسات و رفتارش را به روشی سالم مدیریت کند.
ترس از رهایی و نگرانی دربارهی آینده می تواند اضطراب زیادی را ایجاد کند. اما کمک به فرزندتان برای اینکه احساس عشق، امنیت و اطمینان بکند خطر مشکلات سلامت روانی را کاهش می دهد.
برنامه های بسیاری برای کمک به کاهش تاثیر طلاق بر بچه ها وجود دارد. والدین مهارت ها و استراتژی های همسرداری را یاد می گیرند تا به فرزندشان کمک کنند با این تغییرات مقابله کنند.
کاهش سطح استرس شما می تواند کمکی به فرزند شما باشد. مراقبت از خود را انجام دهید و گفتگو درمانی و دیگر منابع را درنظر بگیرید تا به شما در تنظیم تغییرات در خانواده کمک کند.
با وجود این واقعیت که طلاق برای خانواده ها دشوار است، با هم ماندن تنها بخاطر فرزندان گزینه خوبی نیست. کودکانی که در خانه هایی زندگی می کنند که در آن بحث و جدل زیاد است و خشونت و نارضایتی وجود دارد، کودکان بیشتر در معرض خطر مبتلا به مشکلات سلامت روانی و رفتاری قرار می گیرند.
این طبیعی است که کودکان بالافاصله بعد از طلاق با احساسات و رفتارشان مبارزه کنند. اما، اگر مشکلات خلقی و رفتاری فرزندتان ادامه دار شد، به دنبال کمک حرفه ای باشید. با صحبت با متخصص اطفال شروع کنید. در مورد نگرانی های خود بحث کنید و در مورد اینکه فرزند شما ممکن است به پشتیبانی حرفه ای نیاز داشته باشد یا خیر، سوال کنید.
مراجعه به گفتگو درمانی و دیگر خدمات حمایتی ممکن است توصیه شود. درمان فردی ممکن است به کودک شما کمک کند تا احساسات خود را مدیریت کند. خانواده درمانی نیز ممکن است برای رفع تغییر در پویایی خانواده توصیه شود. برخی از جوامع گروه های حمایتی را برای کودکان ارائه می دهند. گروه حمایتی به کودکان در گروه های سنی خاص اجازه می دهد تا بچه های دیگر را که ممکن است تغییراتی مشابه در ساختار خانواده تجربه کرده باشند را ملاقات کنند.
روابط بین اعضای خانواده در رشد نوجوانی بچه ها تاثیر می گذارد. وقتی دانش آموزان به دبیرستان می روند، روابط خانوادگی تحول پیدا می کند. والدین باید هویت خود را هم به عنوان والدین و هم به عنوان شریک زندگی تنظیم کنند و جنبه های بلوغ بزرگسالی را در روابط والدین-فرزندی گسترش دهد. پذیرش والدین مبنی بر اینکه کودکان بزرگسال در حوزه های خاصی از زندگی خود حریم خصوصی بیشتری می خواهند، بخشی از این روند است.
اختلال در عملکرد می تواند هر گونه منبع دخالت در عملکرد سلامت خانواده باشد. بیشتر خانواده ها دوره های زمانی را تجربه کردند که شرایط استرس زا مانند مرگ، طلاق یا بیماری جدی بر عملکرد خانواده تاثیر منفی می گذارد. خانواده های سالم پس از عبور از بحران ها به عملکرد عادی بر می گردند. با این حال، در خانواده های ناکارآمد، مشکلات شدید است و نیازهای کودکان به دلیل الگوی رفتاری منفی والدین بر زندگی فرزندان مورد بی توجهی قرار می گیرد.
مشکلات خانوادگی و زناشویی یکی از مشکلات مکرر و آزار دهنده انسان است. هر کسی که متاهل است دچار مشکلاتی می شود اما برای برخی، این مشکلات به جایی می رسد که طرفین از ازدواج خود به شدت ناراحت و ناامید می شوند و حتی ممکن است به این سوال برسند که آیا آن ها می خواهند همچنان به ازدواج خود ادامه دهند یا خیر؟
مشکلات خانوادگی و زناشویی بسیار نگران کننده است و روشی که مشکلات زناشویی را پیشرفت می دهد باعث شده است تا این اوضاع از بد به بدتر تبدیل شود. اما، در بیشتر مواقع این جریان در جهت منفی قابل تغییر است. بسیاری از ازدواج ها می تواند به حالت رضایت بخش برگردنند. گاهی اوقات افراد می توانند این تغییرات را به تنهایی انجام دهند اما به طور مکرر به یک زوج درمانی نیاز دارند.
برای به دست آوردن بیشترین استفاده از مشاوره در مورد ازدواج، منتظر نمانید تا ازدواج شما نیاز به بازسازی داشته باشد تا بتوانید از متخصصین کمک بگیرید. یک درمانگر ازدواج ماهر می تواند متحد ازدواج شما باشد. این شخص می تواند شما را از طریق ارتباط سخت و موردنیاز به برگرداندن به ازدواج راهنمایی کند. یک درمانگر به ایجاد ایمنی و ارتباط کمک می کند و به شما از طریق الگوهای منفی ارتباط کمک می کند. وقتی مشکلات با تلاش های ما غیر قابل حل باشد، ایده خوبی است که به کمک های حرفه ای مراجعه کنید.